خبر

ثروتمندان و انتخابات سوئد

آن ها خواهان یک سیاست محیط زیستی منفعل ، انحلال شبکه های حمایت اجتماعی، خصوصی سازی اداره کار و تضمین مالیات کمتر برای درآمد بالا هستند.

ا- ت – س نویسنده مجله Henrik  Montgomery هنریک مونتگمری در باره انتخابات آینده سوئد و مواضع احزاب راست می نویسد: ثروتمندان سوئد زمانی می توانند آسوده باشند که کنترل انتخابات را در اختیار خود داشته باشند.

احزاب دست راستی لیبرال L ، دموکرات مسیحی  KD، مدرات M، دموکرات های سوئد SD، فقط یک دولت قهوه ای آبی، نمی باشند. آن ها در عمل دولت سرمایه را تشکیل می‌دهند. دولت یک درصدی سرمایه داران. این سناریو، رویایی برای حفظ منافع اقتصادی خاص این طبقه از جامعه می باشد.

نیامکو سابونی Nyamko Sabuni  رهبر حزب لیبرال می گوید، او نمی تواند به عنوان یک ستون حمایتی برای دولتی باشد که سوئد را از هم پراکنده نمی بیند و به همین دلیل ابزار لازم برای رفع مشکلات را ندارد. تفکیک در جامعه و بی قانونی.  تنها راه درست این است که لیبرال ها با بورژوازی محافظه کار متحد شوند. آن ها در این تصورند که با این عمل می‌توانند احزاب محافظه کار و نژاد پرست سوئد را به حاشیه برانند.

نیامکو سابونی در ویدئویی می گوید: « سوئد باید سرزمین فرصت ها برای همه باشد.» او در حالی این را می‌گوید که اختلاف در حزب لیبرال افزایش یافته و حزب قدرت پنهان کردن آن را ندارد. اختلافی دردناک برای حزب لیبرال. او همچنین در مورد چگونگی مقابله با فاشیست های سوئد به خاطر پوست سیاهش و تهدیدهای آن ها در ۳۰ سال پیش صحبت می کند. برخی از آن فاشیت ها ممکن است در حال حاضر در مجلس سوئد نشسته باشند.  شاید زمانی که دولت راست( قهوه ای-آبی ) شکل بگیرد در آن طرف میز مذاکره  این افراد نشسته باشند.

اگر به جیمی اوکسون Jimmie Åkesson رهبر حزب راسیست در مذاکرات گفته شود که مهاجران در واقع همانند همه شهروندان مالیات می پردازند، او اتاق را ترک نمی کند. چرا که او اهمیتی به این نمی دهد.  او در کل خارجی ها را دوست ندارد.  او وجود خارجی ها را در این کشور نمی خواهد. او نژاد پرست است.  همچنان که همیشه بوده است. شاید هنوز باشد کسی که  آن را فراموش نکرده باشد، ولی گویا سه رهبر حزب بورژوازی آن را فراموش کرده اند.

رهبران سه حزب دست راستی، اولف کریستر شون Ulf Kristersson  ، ابابوش Ebba Busch  ، نیامکو سابونی،  یکی یکی قول های خود را که هر گز با حزب راسیست همکاری نخواهند کرد فراموش کرده اند. باید یک سیاستمدار استثنایی پیدا شود تا به یکی از بازماندگان هولوکاست متوسل شود و اعلام کند که هرگونه همکاری با دموکرات های سوئد(حزب راسیست) هرگز انجام نخواهد شد. این غیرقابل تصور ‌ و مذموم است.  امروز این سه حزب می گویند، اگر برای پیروزی در انتخابات بعدی به همکاری با دموکرات های سوئد نیاز باشد در این صورت امکان این همکاری وجود خواهد داشت….

« سرانجام » رابرت هانا Robert Hannah، سخنگوی لیبرال ها درباره سیاست همپیوندی integrationsfrågan در سوئد  پیرامون موضوع خارجی ها در توییتر خود می نویسد: « چند سال سرگردانی در کویر به عنوان یک حزب لیبرال که پشتیبانی از یک دولت چپ بی کفایت کرده است به زودی به پایان می رسد.  لیبرال ها برای تشکیل یک دولت راست همراه با مدرات ها  و دموکرت مسیحی ها  به پای صندوق های رای می روند. ما با هم سیاست همپیوندی را در جامعه   اصلاح خواهیم کرد. سطح دانش را بالا برده و خشونت باند ها را در هم خواهیم شکست. »

آیا او و لیبرال ها صادقانه معتقدند مشکل « همپیوندی » از طریق دموکرات های سوئد (حزب راسیست) که سایه اش بر سر لیبرال ها خواهد بود، درست می شود؟  حزبی که معتقد است اسلام یک دین مکروه است و یهودیان سوئدی باید انتخاب کنند که آیا می خواهند یهودی باشند یا سوئدی؟ به نظر می رسد هدف چیز دیگری است. این کمتر مربوط به توانایی ها می شود. مسئله اصلی همان بحث همیشگی راست و چپ است.

لیبرال راست. مودرات راست. دمکرات مسیحی راست. دموکرات‌های سوئد(راسیست) راست.

این وجه مشترک آن ها با یکدیگر است. آن ها در کنار هم به معنای گسترده ترین و سازش ناپذیرترین بورژوازیی هستند که سوئد در دوران معاصر با آن روبرو بوده است. آن ها با هم کشور را نابود می کنند. آن ها خواستار یک سیاست محیط زیستی منفعل ، انحلال شبکه های حمایت اجتماعی، خصوصی سازی اداره کاری و تضمین مالیات کمتر برای درآمد بالا هستند. این چهار گروه  فقط یک دولت قهوه ای آبی نخواهد بود.  این دولت سرمایه خواهد بود.  دولت یک درصدی.  این یک سناریوی رویایی برای منافع اقتصادی یک طبقه خاص است…..

 آن ها را نباید دست کم گرفت

راست گرایان(مودرات)همیشه در همبستگی با جامعه تجاری – سرمایه داری زندگی کرده اند. یک وفادار با سابقه. نمایندگان دموکرات مسیحی نیز به طور فزاینده ای جایگاهشان مشخص شده است.  مدت هاست که لیبرال ها بر روی زمین خود قدم می زنند، جایی که هیچ کس – نه معلمان ، نه دانش آموزان ، نه والدین ، ​​نه محققان – نمی توانند آن ها را متقاعد کنند که سوئد با مدیریت کشوری که بیشترین مدارس خصوصی را در جهان دارد، از طریق آن ها آسیب می بیند.

آیا واقعاً  می توان گفت که نیامکو سابونی بدون تلاش زیاد لابی ها به عنوان رهبر حزب لیبرال انتخاب شده است ؟ یکی از لابی ها که کمک به رسیدن سابونی به رهبریت حزب کرد، لارش لئیونبری Lars Leijonborg بود. او فقط نفوذ خود را با رهبری سابونی در حزب لیبرال حفظ نمی کند، بلکه او رئیس انجن های سراسری مدارس خصوصی نیز می باشد و از این طریق می‌تواند تأثیر بر خصوصی سازی مدارس بگذارد. سابونی می‌گوید « هیچ چیز عجیبی نیست که لئیونبری از او حمایت می کند.» او در یک مصاحبه تلویزیونی می گوید « لئیونبری می تواند بین کارهای لابی گری و عضویت و فعالیت های سیاسی در حزب تفاوت قائل شود.  درست مثل این که من می توانم این کار را انجام دهم .»

در سال ۲۰۱۵، دموکرات های سوئد(حزب راسیست) معتقد بودند، بردن سود از مالیاتی که افراد جامعه پرداخته و به صندوق مدارس خصوصی ریخته می شود، غیر منطقی و خواهان جلوگیری از آن شدند. بعد از تماس‌های مکرر لابی های سرمایه با نمایندگان پارلمانی این حزب، یکباره نبردن سود تبدیل به سود بردن شد. دموکرات های سوئد قطعاً نژادپرست هستند. آزمایش آن ها در این زمینه به پایان رسیده است.

باید منتظر بود که در انتخابات سال ۲۰۲۲ سرمایه داران که یک در صد جامعه هستند،  تا چه اندازه برای به قدرت رسیدن احزاب بورژوازی سرمایه گذاری می کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا